عشق پریایی


سلام بانو اگه یه روز گذرت افتاد اینورا.بدون هنوزم به یادتیم

|

آسون وداع کردم باهات # با اینکه میمردم برات

منی که بودم دیونه نگات # کاش  نمیزاشتم،میفتادم به پات

اکنون که نشد شویم باهم #دوست دارم تا اخرین لحظه عمرم

غیر تو کسینمتونه شه یارم #آخرت منتظرو چش به راتم

دلخورم که تو رو آسون باختم # ازت تو خیالم یه همراهو همسفر ساختم

هر شب کارمه گوش کنم صدایت # الهی که شوم من فدایت

حال که شدیم از هم جدا # میسپارمت به اون خدا

خدایی که تو رو از من ستود#جاش رنجو غمو درد نمود

اینها شد آخرین حرفام برات#یه وقت خیس نشه اون چشات

همشه دوستت دارم پریا#یاد تو رو نمیدم به دنیا

 

 

|

حالا که رفتیو کردیمون ترک * هیچ چیز نیس بهتر از مرگ

افتادم از درختی همچو برگ *ندارد این زندگی برایم هیچ رنگ

کردم با همه واس داشتنت جنگ * کجایی که شدم الان همجنس سنگ

بیاید چنین روزی که زنی برایم زنگ * وقتی که هستم تو یه قبر تنگ

|

درسته میمرم واست بلاخره یه روزی*ولی الان شدم یه آدمو پستو موزی

تو رفتیو قلبم بد جور شکست #تو دلم کلی درد و غم نشست

شدم دیگه گیچ از این احساس# احساسی حجتی تو خوابو رویاست

خوبم فقط وقتی عشق تو با منه#ولی انگاری رابطمون گشته خاتمه

یادم نمیره هیچ وقت عشقتو #فراموش نمیکنم حتی اسمتو

اسم کسی که خوبی به وسعت دریاس#درسته اسم اون پریه پریاست

|

زیاد زندگی کردم تو خیالو رویاا * ولی هیشکی نبود واسم اندازه پریا

با هم کردیم تو خوابو خیال دیدار * ولی امان از لحظهای که شدیم بیدار

میرن اون لحظه های خوشو شیرین بر باد * کم کم فراموش میشویم از خاطرو یاد

کاش زندگی فقط رویا بود * آدم از این دنیا بی نیاز بود

دنیایی که بی تو بی رنگ است *بودو نبودش واسم هیچو پوچ است

          به افتخاز کسی که عشق حقیقی رو با اون یاد گرفتم

 

|

می سراییم قصه ای از عشق پاک/یاد اوست تا میرم در دل خاک.

چون شدیم با واسطه ز او ما آشنا/شد دنیا مال ما عینه پادشاه

شبا سخن ها میگفتیم با یکدگر     / میگشتیم جدا از هم مگر  

تا که شد میان ما یک وابستگی/چیزی شبیه عشقو دلبستگی

شبا میکردیم چرآغو خاموش/دیگران رو میکردیم فراموش

جدا میگشتیم ز این دنیا/با هم بودیم همش تو رویا

شدم من یکی عاشقو مرادش/سخت بود گذر از مهرو،نگاهش

شد کم کم دیدارمان هفتگی/نشد کنم ز او من بردگی

گر چه شد میان ما فاصله/باز عشقو علاقه میان ما حاصله

دنیا کرد ما رو از هم جدا/این فرشته ات نبود حقم خدا؟

پاکیو مهربونیش به وسعت دریاست/اری نام آن فرشته پریاست

براش آرزو کنم خیرو نیکی دسته دسته/ببخش مرا گر دلت از من شکسته

گقتیم سخن بانظمو ترتیب برای خاطرش/نشود یاد او ما را فراموش،شود اون باورش

                خدا در هر زمان باشد یارو یاورش

هر چه گفتیم از دل تنگ بووود/بودن او براین آرزو بوووود.

 

 

|

امروز 25شهریور تولد پریا فرشته مهربون مبارک باد

               زنگت زدم ولی خاموش بودی

                          دوست دارم

|

 

|

نجه گور وردی او منه بیر یارا

              ادی منیم اورگیمی او،پارا پارا

اولدی منیم گون نریم تی گارا

              گلدیم من بو دنیادان زارا

گدین دین منیم یارما

              دارخیام گلسین منیم یانما

هرزمان تک او گیریر یادما

              او گلمسه من اولرم گیرم گورا

یاواش یاواش دوشدوم من یولا

              گدیم سوزلریمی دیم من اونا

ددیم ایستمیرم بیرین سنن سورا

             ددی سومیرم سنی گالمیب کی زورا

ددیم سن منی اوزونن اتما

             تک گجه لز منسیز یاتما

ددی ایستمیرم گت بوردا داینما

             هر گجه لر ییرم یراآما

اولوم اونان ساری دیوانا

            یولوم دوشدو بیر گون بیر میخانا

ددیم اوردا بیر عالیمه

            یوخدی بیر کس منیم یادیمه

ددیم چارع ندیی حالیمه

            آدرس وردی گت بیر کسین باغینه

گیردیم بیر گوزل بوستانا

            بوغدا اکدیم خارمانا

گوردیم اوردا بیر گوزل آرواد

           گنه دوشدو او گز یادیمه ای داد

یازدیم بو شعری اوزمنن

          یاش توکولدی منیم گوزومنن

او گز هاردادیی وار اولسون

          کیفی ده همشه ساز السون

 

|

می نویسم نامه ای از دیار  :  برای آن کس که بود یار

مینویسم نامه ای شود ماندگار : کارم شده ز دوریش گریه زار

مینویسم برایش شود یک یادگار : بداند ز دوریش حالم شده دیوانه وار

نوشتم برایش قسم به یزدان پاک : نیستی،شدم همچو مردهزیر خاک

اینک او رفته زپیشم : شدم سرگشته در حال خویشم

کنون شده هم آغوش غریبه : دوس داشتناش همش فریبه

سخته واسم ولی خدا کریمه : فراموش کردنش واسم جوری ننگینه

دیگه شور و حال رفته شدم خاموش : به لطف خدا میکنم فراموش

شروع میکنم یک زندگی نو پدید : از اون موقع کسی من را ندید

پیدا شد واسم یه عشق جدید : ولی دوست داشتم عشق اول رو شدید

 

 

|

چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح

 


ادامه مطلب
|

آینـه پرسیـــد که چــرا دیر کرده است        نکنددل دیگری اورا اسیرکرده است 

خندیدمــو گفتم او فقط اسیـرمـن است        تنـها دقایقی چند تأخیر کــــرده است 

گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید         مـــوعــد قـــرار تغییر کـــــرده است 

خندیـــد به ســـــادگیم و آینـــــه گـفت         احساس پــاک تورازنجیر کرده است 

گفتــــم ازعشـق من چنین سخـن نـگو         گفت خــوابــی سالها دیـرکرده است 

در آینه به خـــــــود نــگاه میـــکنم آه         عشـــق تـوعجیب مراپیر کرده است

راســت گفــت آینــه که منتــــظرنباش         او بـــــرای همیشه دیـــرکـرده است

|

میــــــگی گــــــل رو دوســــــت داری ولـــــی میــچینیش

میـگی بارون رو دوست داری ولی با چتر میری زیرش

میـــــگی پرنده رو دوست داری ولی تو قفس میندازیش

چه جــوری میــتونم نترسم وقتی میــــگی دوستـــم داری

|


ادامه مطلب
|

وقتی عاشقت شدمکه،زخودم کلافهبودم زهمه بدم میومد خودمم اضافه بودم 

وقتی عاشقت شدم که،همـه رفته بودن من یکی خسته و تنها،همه آدم بده بودن 

وقتی عاشقت شدم که،استرس اموننمیدادواسـم هیشکی،دستشو تکون نمیداد 

وقتی عاشقت شدم،یه اسیرو برده بودمهمـه ترانه هامو،دیـــگه پاره کرده بودم 

یه خلا توزندگیم بود،یه خـلا مثل توتورواتفاقی دیدم،یکی گفت عاشق اون شو 

خلا ام پر شدوانگار،ز تومن نفس گرفتمروزهای تنهایمو،از زمـــــونه پس گرفتم

دیـگه حس نمکنم،دنیا تاریکوسیاههتورودیدمو یـکی گفت، یه ترانه توی راهه

|

رومـــغز این اتـــاق انقد قـــدم نزن ♥ تکراری بــودنو هـی تو سـرم نزن 

سـرگیجه دارن ایـن اسبـاب تو اتاق زیـر راه میری وبیچاره ایــن چراغ

با پنبه سـر نـبر،صبرم ســر اومـده این دست بی نمک کفرش دراومده

گریه نمیکنم،نه!جای چـونـه نـیست اصلا جـایی واسه مکرزنونه نیست

تاریـخ مصرف گریـه ام ســر اومده لعنت به این زندگی،اشکم دراومـده

|

گاهی از ساده تــرین حادثه هم دلــــگیرمگاهی ازدوری تــو کینه به دل می گیرم

گاهی ازحوصله خسته به خودم می پیچمگاهـــــی از کـثرت بیــهودگی حتی هیچم

لحظه هایی است،مـن از توو خود بیزارملحظه هایی که به حال دل خود می بارم

لحظه هایی است که من گنگم وبی ایمانمدر دل غربــت هـر خاطره جـا مــی مانم

 با خــودم از عطش دلزده ای می گــویمراه تـرک دل نفـــرین شـده را می جویم

از خدا راهِ رهایــی ز تـــو را مـی خواهمســاده از عمـــر نگاهم به دلت می کاهم

گاهی از سـاده تــــرین حادثـه هم دلگیرماز تمــــاشای دل خستـۀ خــود می میرم

 لحظه هایی است من میل رهایــــی دارماز خودم از تو وازعشـق وجنون بیزارم

|

1.غضنفر به باباش میگه: بابا چرا فقط برا ما جک میسازن ؟ باباش میگه: یه قابلمه بیار تا بهت بگم بعد بابا میزنه ته قابلمه تق تق تق غضنفر میگه :کیه باباش: فهمیدی چرا ؟؟؟ حالا این قابلمه را بگیر تا من برم در و باز کنم

2.از بس خواهرم با حسرت می‌گفت خوش به حال دوستم سهمیه شهید داره… بابام گفت بابا کجا برای لبنان اسم مینویسن؟

3.غضنفر میره خواستگاری. بعد که دختره رو می‌بینه ازش می‌پرسن: خوب چطوره؟ پسندیدی؟ میگه: اینجوری نمیشه. یه محرمیتی چیزی بخونین، درست و حسابی ببینمش. اونا رو محرم می کنن و غضنفر حسابی می‌بیندش. ازش می‌پرسن: خوب بالاخره پسندیدی؟ جواب میده: نه! دماغش خیلی بزرگه

4.غضنفر عرق میخوره می‌برنش کلانتری شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق میزنه، بعد شلاقو می‌ده به یکی دیگه میگه: برادر حسین! بیا شماهم یه فیضی ببر!‌ یارو هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه: برادر اکبر شما هم بیا یه فیضی ببر! خلاصه چند نفری دهن یارو رو …. بعد که کارشون تموم میشه میان از اتاق برن بیرون، غضنفر میگه: برادر‌ا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!

5.میدونم، شمام وقتی‌ باباتون میاد بالا سرتون سر کامپیوتر وای میسته، همه چیو مینیمایز می‌کنید مثل گاو الکی‌ تو دسکتاپ میچرخین

6.غضنفر واسه عاشورا نمی دونست پشت ماشینش چی بنویسه. نوشت : یزید ازت انتظار نداشتم!!

7.فک کردن ما باورمون میشه مگه میشه تو تابستون هوا اینقدر غیر منتظره عالی باشه بازم انتخابات مجلس نزدیکه

8.نیروی انتظامی اعلام کرد:هر دختری با مانتوی کوتاه،موی بلند،ناخن دراز،واه،واه،واه،نه فلفلی،نه قلقلی،نه مرغ زرد کاکلی،هیچکی باهاش رفیق نشه

9.خدایا…برای تمام چیزهایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی‌،دادی بعدا می‌خوای پس بگیری،اگه بدی پس میگیری،پس گرفتی‌ بعدا می‌خوای بدی،اگه می‌دادی پس می‌گرفتی،نداده بودی فکر میکردیم دادی…..شکر

10. پدر : پسرم چرا از من و مامانت فاصله گرفتی ؟ چرا با مادرت قهری ؟ پسر : اگه فاصله افتاده ! اگه من با ننم قهرم ، تو کاری با ننم کردی ، که فکرشم نمیکردم

11.  آی شمایی که به جا شنا کردن یه گوشه استخر وایمیسید به یه نقطه زل میزنید.. واقعا فکر کردید کسی نمیفهمه که دارید تو استخر میشاشید

12. قانون 20 نیوتون میگه : اگه تو خیابون راه میرین یه دفعه یه چیز گرم و نرم رو سرتون احساس کردینمطمئن باشین که از اون بالا کفتر می آید

13. به یارو میگن چقدر لاغر شدی ، میگه: نباید از ظاهر آدما قضاوت کرد

14. دلداری غضنفر به عیالش: مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی

15. حیف نون داشته هلو می خورده، به هسته اش که می رسه میگه به به! گردو هم داره!

16. اگه گفتی Love is Your Face یعنی چی؟ یعنی جمالتو عشقه!

17. قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است

18. ﺑﻪ حیف نون ﻣﯿﮕﻦ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻣﻨﺎﺭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﭼﻨﺎﺭ! ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺨﻮﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﯿﺎﺭ

19. حیف نون بعد از دعوا و جر و بحث با خانمش: اگه بخاطر یارانه ها نبود تا الان میکشتمت

20. به غضنفر می گن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم که گول نمی خوره! گول آدمو می خوره

21. غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی

22. یک بارغضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!

23. غضنفر رو برق ۳ فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.

24. به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف.

25. غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery

26. غضنفر میره wc باد صدادار میده! میاد بیرون می بینه چندتا دختر جلوی در ایستادن. برای اینکه ضایع نشه میگه: اه! بی فرهنگا! شیمیایی می زنن آب نمی ریزن صداش بره

27. غضنفر زنشو بدجوری می زده، ازش می پرسن چی کار کرده که می زنیش؟ می گه اگه می دونستم که می کشتمش!

28. از غضنفر می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق

29. از غضنفر می پرسن باد صدادار چه شکلیه؟ میگه حلقه ای. میگن چرا؟ میگه چون هر وقت هر کی باد می ده، می اندازه گردن من

30. غضنفر با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ غضنفر می گه نه پوتین پامونه

 

|

1. غضنفر به زنش میگه :اگه بچمون پسر بود اسم بابای منو میذاریم اگه دختر بود اسم بابای تو رو

 

2. خنگول می فهمه زنش میخواد ازش طلاق بگیره میگه زن نرو،من حامله هستم!

3.دست دوستم یه گوشی ایفون دیدم حسودیم شد اومدم خونه به مامانم.میگم من یه اپل میخوام؟ ی لبخند مرموز زد! شب که بابام اومد دستش یه پلاستیک سیبه میگه تو فک کردی من وبابات انگلیسی بلد نیستیم!

4.سوال امتحانی حیف نون:ضامن اهو چیست؟ جواب حیف نون:قسمتی از بدن اهو است که اگر ان را بکشیم اهو منفجر میشود.

5.غضنفر رستوران می زنه  واسه تبلیغ جلو درش می نویسه   هزار تومن بده مثل خر بخور

6.حیف نون به نامزدش میگه :عصری میام دنبالت چند تا بوق میزنم بیا پایین که بریم بگردیم .نامزدش میگه ماشین خریدی ؟میگه نه بوق خریدم

7.فردوسی حکیم بزرگ ایرانی که همه قبولش دارن میگه:  که پیش زنان هرگز راز مگوی ، چو گویی ، سخن بازیابی به کوی

8.حیف نون داشته کباب درست میکرده می بینه یه گربه داره نگاه میکنه حیف نون داد میزنه : آی بلال شیر بلاله

9.طرف میره سوپر مارکت میگه آقا نوشابه دارید ؟ مغازه داره میگه مشکی ؟ طرف میگه : پَ… مغازه داره میگه : کوفت ، زهرمار ، گمشو بیرون ! طرف میگه صبر کنین کامل بگم ! پنیرم دارید ؟ مغازه دار کلی عذرخواهی میکنه و میگه پنیر کیلویی میخواید ؟ طرف میگه : پَ نَ پَ متری میخوام

10. پدر بزرگ رو به نوه:  بدو برو قایم شو  امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت

11.  پیام یک چوپان به دوست دخترش:چشمان سیاه تو مانند پشکلی درسطل شیر است

12. از طرف می پرسند: چرا خودت رو به سپر ماشین میمالی؟ میگه: می خوام اوقات فراغتم سپری بشه

13. یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم

14. پسره رو ختنه می کنن می گن باید دامن بپوشی. می گه نامردا مگه چقدشو بریدین؟

15. تست هوش : به 750 گرم میگن چی؟؟؟ ........... میگن نیم کیلو و نیم

16. یه روز یه پسره رو میبرن کلانتری ، میگه چرا منو آوردین اینجا ؟؟ میگن واسه عرق خوری .. میگه پس چرا نمیارین بخوریم؟

17. غضنفر میره رستوران، گارسون میخواد بزارتش سر کار میگه: غذای امروز «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با «لیمو» است! غضنفر میگه : «کوجی پورو تیاپوفو ساخارینو گلاسه» با چی

18. یک گاو نر دنبال یک گاو ماده می افته گاو ماده هی فرار می کرده دست آخر به یک کوچه می رسه که بن بست بوده برمی گرده و با حالت درماندگی می گوید آخه چی از جون من می خوایی گاو نر می گه مااااااااااااااااااااااچ

19. یه پسره به دختره میگه بوس میدی؟ میگه نه ! پسره میگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم

20. یه دفعه یه پسره داشته راه میرفته میخوره زمین هواااااااااا میره نمیدونی تا کجاااااااا میره

21. دختر و پسره داشتن با هم قایم باشک بازی میکردند ، دختره به پسره میگه تو چشم بگذار اونوقت من میرم قایم میشم ، اگه تونستی منو پیدا کنی بغلم کن و بوسم کن ، اگه هم نتونستی منو پیدا کنی من زیر راه پله قایم شدم

22. گرگه میره در خونه شنگول و منگول در میزنه ، مامانشون میگه بیا تو بچه ها نیستن

23. به آسمون نگاه میکنم تو رو میبینم ... به دریا نگاه میکنم تو رو میبینم ... به دشت های سبز نگاه میکنم تو رو میبینم و حتی وقتی به قلبم نگاه میکنم تو رو میبینم ... بابا بیا برو اونطرف بگذار یه چیز بهتر ببینیم

24. این هم یه شعر واسه بعضی دخترهای امروزی :  آخر یه روز تیک میگیری ، لباسهای شیک میگیری ، بابات را میکنی کچل ، تا بینی رو کنی عمل ، با همراهت زنگ میزنی ، عینک رنگ رنگ میزنی ، این دل و اون دل میزنی ، هی به موهات ژل میزنی ، جنس لباسات تریکو ، موزیک فقط از انریکو ، جوراب های فسقلکی ، روسری های الکی ، با اشوه های شُتری ، میشینی پشت موتوری ، تو خیالت خیلی تکی ، فکر میکنی با نمکی ، خوشی با این تیپ خفن ، حالا قشنگی مثلا

25. یه بار یه بچه از باباش میپرسه : بابائی وقتی شما با مامانی میرفتین ماه عسل من هم بودم ، بابائه میگه آره عزیزم تو هم بودی ... رفتنی پیش من بودی ، برگشتنی پیش مامانت

26. یه بار یه نفر میگوزه بچه هاش میزنن زیر خنده جوری که اشک تو چشماشون جمع میشه.طرف دست شو میگره رو به آسمون میگه خدایا این شادی ها رو از بچه های من نگیر

27. یه نفر اونقدر به دوست دخترش نامه مینویسه تااخرش دوست دخترش با نامه رسون ازدواج میکنه

28. طرف میره کنسرت ابی ... کنسرت که تموم میشه هرکی یه چیزی گفت : ابی صداتو ... ابی نفستو .... طرفم جو میگیرتش بر میگرده میگه : ابی دهنتو

29. به طرف میگن پاشو سحره. میگه بزار بخوابم.خودم فردا بهش زنگ میزنم

30. طرف میره سلمونی کارش که تموم میشه به آرایشکر میگه کونت درد نکنه یارو میگه چرا کونم درد نکنه ترکه میگه چون خوب ریدی تو موهام

 

|

1.غضنفر به باباش میگه: بابا چرا فقط برا ما جک میسازن ؟ باباش میگه: یه قابلمه بیار تا بهت بگم بعد بابا میزنه ته قابلمه تق تق تق غضنفر میگه :کیه باباش: فهمیدی چرا ؟؟؟ حالا این قابلمه را بگیر تا من برم در و باز کنم

2.از بس خواهرم با حسرت می‌گفت خوش به حال دوستم سهمیه شهید داره… بابام گفت بابا کجا برای لبنان اسم مینویسن؟

3.غضنفر میره خواستگاری. بعد که دختره رو می‌بینه ازش می‌پرسن: خوب چطوره؟ پسندیدی؟ میگه: اینجوری نمیشه. یه محرمیتی چیزی بخونین، درست و حسابی ببینمش. اونا رو محرم می کنن و غضنفر حسابی می‌بیندش. ازش می‌پرسن: خوب بالاخره پسندیدی؟ جواب میده: نه! دماغش خیلی بزرگه

4.غضنفر عرق میخوره می‌برنش کلانتری شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق میزنه، بعد شلاقو می‌ده به یکی دیگه میگه: برادر حسین! بیا شماهم یه فیضی ببر!‌ یارو هم چند تا میزنه و میده به اونیکی میگه: برادر اکبر شما هم بیا یه فیضی ببر! خلاصه چند نفری دهن یارو رو …. بعد که کارشون تموم میشه میان از اتاق برن بیرون، غضنفر میگه: برادر‌ا! لااقل درِ فیضیه رو ببندین!

5.میدونم، شمام وقتی‌ باباتون میاد بالا سرتون سر کامپیوتر وای میسته، همه چیو مینیمایز می‌کنید مثل گاو الکی‌ تو دسکتاپ میچرخین

6.غضنفر واسه عاشورا نمی دونست پشت ماشینش چی بنویسه. نوشت : یزید ازت انتظار نداشتم!!

7.فک کردن ما باورمون میشه مگه میشه تو تابستون هوا اینقدر غیر منتظره عالی باشه بازم انتخابات مجلس نزدیکه

8.نیروی انتظامی اعلام کرد:هر دختری با مانتوی کوتاه،موی بلند،ناخن دراز،واه،واه،واه،نه فلفلی،نه قلقلی،نه مرغ زرد کاکلی،هیچکی باهاش رفیق نشه

9.خدایا…برای تمام چیزهایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی‌،دادی بعدا می‌خوای پس بگیری،اگه بدی پس میگیری،پس گرفتی‌ بعدا می‌خوای بدی،اگه می‌دادی پس می‌گرفتی،نداده بودی فکر میکردیم دادی…..شکر

10. پدر : پسرم چرا از من و مامانت فاصله گرفتی ؟ چرا با مادرت قهری ؟ پسر : اگه فاصله افتاده ! اگه من با ننم قهرم ، تو کاری با ننم کردی ، که فکرشم نمیکردم

11.  آی شمایی که به جا شنا کردن یه گوشه استخر وایمیسید به یه نقطه زل میزنید.. واقعا فکر کردید کسی نمیفهمه که دارید تو استخر میشاشید

12. قانون 20 نیوتون میگه : اگه تو خیابون راه میرین یه دفعه یه چیز گرم و نرم رو سرتون احساس کردینمطمئن باشین که از اون بالا کفتر می آید

13. به یارو میگن چقدر لاغر شدی ، میگه: نباید از ظاهر آدما قضاوت کرد

14. دلداری غضنفر به عیالش: مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی

15. حیف نون داشته هلو می خورده، به هسته اش که می رسه میگه به به! گردو هم داره!

16. اگه گفتی Love is Your Face یعنی چی؟ یعنی جمالتو عشقه!

17. قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است

18. ﺑﻪ حیف نون ﻣﯿﮕﻦ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻣﻨﺎﺭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﭼﻨﺎﺭ! ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺨﻮﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﺧﯿﺎﺭ

19. حیف نون بعد از دعوا و جر و بحث با خانمش: اگه بخاطر یارانه ها نبود تا الان میکشتمت

20. به غضنفر می گن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم که گول نمی خوره! گول آدمو می خوره

21. غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی

22. یک بارغضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!

23. غضنفر رو برق ۳ فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.

24. به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف.

25. غضنفر هی نگاه به گوشیش میکرده و میخندیده ، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره ، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery

26. غضنفر میره wc باد صدادار میده! میاد بیرون می بینه چندتا دختر جلوی در ایستادن. برای اینکه ضایع نشه میگه: اه! بی فرهنگا! شیمیایی می زنن آب نمی ریزن صداش بره

27. غضنفر زنشو بدجوری می زده، ازش می پرسن چی کار کرده که می زنیش؟ می گه اگه می دونستم که می کشتمش!

28. از غضنفر می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق

29. از غضنفر می پرسن باد صدادار چه شکلیه؟ میگه حلقه ای. میگن چرا؟ میگه چون هر وقت هر کی باد می ده، می اندازه گردن من

30. غضنفر با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ غضنفر می گه نه پوتین پامونه

|

این را بـــرای کســی مینویســـــم که دوستــم داشــت

به حرفام به عشقم به احســاسم احتـــــرام مــــیذاشت

وبا آن نگاهها و حــــرفها مــــــرا تنــــها گــــــذاشت

اگرصد سال دیگرم ازم بپــــــرسند عشقت کـــــــیست

میگم همان که قلبم را مجنون کرد و مرا تنها گـذاشت  

و مــــــن با تـــــــمام وجـــــــــودم شکستـــــــــــــــم

|

سلام سلطان قلبها،توای هـمزاد گلهامنم بابای بارون،منم سلطان غمها

سلام کردم نگی هی بــی وفــــــــاییسلام کــردم بــگم وای از جـدایی

خواهم ز خدا خسته ودرمانده نباشیمحبوب خداباشی وشرمنده نباشی

ای دوست الهی در این عـــالم هستی سرزنده بمانی وسرافکنده نباشی

|

اگــه صد بار دل عاشـق منو خون بكنی

تو دلم غم بریزی،دردام رو افزون بكنی

قهركنی،آشتی كنی آتیش به جونم بزنی

نمیـــگم سنگه دلـت میدونم تنــگه دلـت

|

زن و شوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: “یواشتر برو من


ادامه مطلب
|

با اینکه رشته‌اش ادبیات بود، هر روز سری به دانشکده تاریخ می‌زد. همه دوستانش متوجه این رفتار او شده‌بودند. اگر


ادامه مطلب
|

اتفاق جالبی که در اتوبان اصفهان رخ داده: همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلو متر در ساعت می رفته که پلیس


ادامه مطلب
|

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان


ادامه مطلب
|

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

|

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم


ادامه مطلب
|

یه پسر بود که زندگی ساده و معمولی داشت ،  اصلا نمی دونست عشق چیه ، عاشق به کی می گن ،تا حالا هم هیچکس رو بیشتر از خودش دوست نداشته بود و هرکی رو هم که میدید داره به خاطر عشقش گریه میکنه بهش


ادامه مطلب
|

شهریور 1381 بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه


ادامه مطلب
|

 شب بود هوا خیلی تاریک بود هیچ صدایی جز صدای تالاپ تالاپ قلبش رو نمیشنید.باری که رو دوشش بود خیلی سنگین بود و


ادامه مطلب
|

 

 

|

 

 

|

پسري يه دختري رو خيلي دوست داشت که توي يه سي دی فروشي کار ميکرد. اما


ادامه مطلب
|

كنون رزم جومــونگ و رستم شنو، دگرها شنيدستي اين هم شنو


ادامه مطلب
|

هيچکس جوابي نداد همه ي کلاس يکباره ساکت شد همه به هم ديگه نگاه مي کردند ناگهان لنا يکي از بچه هاي کلاس آروم سرشو انداخت پايين در حالي که


ادامه مطلب
|

شب عروسيه،آخره شبه عروس خانوم رفته تو اتاقش لباساشو عوض كنه هرچي منتظر شدن برنگشته در رو هم قفل كرده،همه پشت در نگرانن هرچي


ادامه مطلب
|

” قد بالای ۱۸۰، وزن متناسب ، زیبا این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای، جذاب و …


ادامه مطلب
|

پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد


ادامه مطلب
|
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد