عشق پریایی

عشق پریایی


می سراییم قصه ای از عشق پاک/یاد اوست تا میرم در دل خاک.

چون شدیم با واسطه ز او ما آشنا/شد دنیا مال ما عینه پادشاه

شبا سخن ها میگفتیم با یکدگر     / میگشتیم جدا از هم مگر  

تا که شد میان ما یک وابستگی/چیزی شبیه عشقو دلبستگی

شبا میکردیم چرآغو خاموش/دیگران رو میکردیم فراموش

جدا میگشتیم ز این دنیا/با هم بودیم همش تو رویا

شدم من یکی عاشقو مرادش/سخت بود گذر از مهرو،نگاهش

شد کم کم دیدارمان هفتگی/نشد کنم ز او من بردگی

گر چه شد میان ما فاصله/باز عشقو علاقه میان ما حاصله

دنیا کرد ما رو از هم جدا/این فرشته ات نبود حقم خدا؟

پاکیو مهربونیش به وسعت دریاست/اری نام آن فرشته پریاست

براش آرزو کنم خیرو نیکی دسته دسته/ببخش مرا گر دلت از من شکسته

گقتیم سخن بانظمو ترتیب برای خاطرش/نشود یاد او ما را فراموش،شود اون باورش

                خدا در هر زمان باشد یارو یاورش

هر چه گفتیم از دل تنگ بووود/بودن او براین آرزو بوووود.

 

 



خیلی ممنون که به وبلاگ خودتون سر زدین

نظرات شما عزیزان:

پریا
ساعت13:04---28 مهر 1393
همه چيز در پايان خوب است. اگر خوب نباشد بدانيد که هنوز به نقطه پايان نرسيده است
پاسخ:خیلی چیزا هم ور بپپایان بد است


پریا
ساعت15:23---10 مهر 1393
نه بهار با هیچ اردیبهشتی...........
نه تابستان با هیچ شهریوری...........
نه زمستان با هیچ اسفندی...........
اندازه ی پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد,,,,,,,
پاییز" مهری داشت که به دل هر خیابان مینشست..............


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

|